اینجانب افتخار میکنم که نعمت جهاد فی سبیل الله نصیبم شده وهر چه از جانب خداوند برایم مقدر شده
باشد باز به آن راضی هستم و امیدوارم که خداوند از من راضی باشد؛ که (کفی بالله وکیلاً) و از تمامی ملت ا
یران دعوت میکنم که پشتیبان و مطیع امام باشند و در صورت تقویت همه جانبه نظام جمهوری اسلامی
کوشا باند که خیر دنیا و آخرت در آن است.
مادر وپدر عزیز وخانواده گرامیم در مرگ من صبر کنید و هیچگونه ناراحت نباشید ،زیرا آرزویم و بهترین
درخواستهایم از خداوند توفیق شهادت در راه او بوده است.
پدر ومادر و اقوام و خویشان شما را وصیت میکنم به تقوا و پرهیز ودوری از گناه .
وصیتی هم به جوانان عزیز دارم و آن این است که برادران عزیز جبهه ها را پر کنید و حواستان باشد شیطان
شما را فریب ندهد و از این جهاد مقدس باز ندارد زیرا که نظر من ،اگر کسی با داشتن شرایط به جبهه نرود
مشکل است ایمان اورا قبول کنیم و شعار شما پشت جنازه ام این باشد:
که خدایا خدایا تا انقلاب مهدی خمینی را نگهدار ، از صفحه روزگار منافقین بردار
سلام بر عاشقان راه شهادت
شهید محمود غلام سفید در سال 1347در خانواده ای متدین از شهرستان دزفول چشم به جهان گشود او دوران کودکی خودش را در دامن پر مهر ومحبت مادری دلسوز و در سایه پدری زحمتکش پروریده شد ،تا اینکه به سنی رسید که دیگر محمود بایستی آینده خودش را رقم میزد ،و از بین دو کلمه سعادت و شقاوت یکی را انتخاب میکرد؛
آری کسی که در دامن پدر و مادری حلال خوار رشد وبه شکوفایی برسد باید کلمه سعادت را انتخاب کند؛ او از همان ابتدای سنین پایین، خودش را با کلماتی همچون مسجد و بسیج و ادعیه آشنا کرد ،و در مسجد جامع دزفول با بقیه رفقایش در مسجد فعالیتای خودش را آغاز کرد.
محمود دیگر به سن جوانی رسیده و الان در زمان جنگ خودش را میبیند ،اینجاست که سخن امام امت خودش را میشنود ،و در صف کسانی میرود که باید خودش را آماده جهادی میکرد که اگر کشته ویا اسیریا زنده برگردد ،پیروز خواهد شد ؛چرا که او در جلسات قرآن یاد گرفت که اگر کسی از ملت و ناموس خود دفاع کند جهادی فی سبیل الله خواهد بو د و هرکه در این راه کشته شود شهیداست و در جوار رحمت الهی خواهد بود .
آری او بعد از اینکه آموزشهای نظامی را دوره دید در گردان بلال از لشکر27محمدرسول الله عضو شد، و او در عملیات کربلای4 به فیض عظیم شهادت نائل آمدو در گلزار شهدای شهیدآباد شهرستان دزفول به خاک آرمیده شد.